جشن نوروز از دوران بسیار دور تا کنون در ایران زمین و دیگر سرزمین های اطراف وجود برگزار می شود. دانستن ریشه و گردش آن در روزگاران زیباست. نوشته ا ی که در ادامه می خوانید برگرفته از وبلاگ گروه ادبیات فارسی سرپرستی مدارس جمهوری اسلامی ایران در سوریه لبنان و اردن می باشد.
نوروز یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروزرا در ایران باستان می توان جست . هنوزهم مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن میگیرند. زمان نوروز از لحظه اعتدال بهاری آغاز میشود. در دانش ستارهشناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیمکره ی شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه ی استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده میشود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز(هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است.
در کشورهای ایران و افغانستان که گاهشمار هجری خورشیدی به کار برده میشود، نوروز، روز آغاز سال نو است؛ اما در کشورهای آسیای میانه و قفقازکه تقویم میلادی متداول است ، نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمیشود
واژه نوروز یک اسم مرکب است که از ترکیب دو واژه ی فارسی «نو» و «روز» به وجود آمده است. این نام در دو معنی بهکار میرود:1-نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری و آغاز سال نو
2-نوروز خاص: روز ششم فروردین با نام (روز خرداد)
ایرانیان باستان از نوروز به عنوان ناوا سرِدا یعنی سال نو یاد میکردند.
منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست، اما این جشن، تاریخچه ای سه هزار ساله دارد وکهن ترین آیین ملی در جهان به شمار میرود. در برخی از متن های کهن ایران ازجمله شاهنامه ی فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن ها، کیومرث بهعنوان پایهگذار نوروز معرفی شده اند.
شکل گیری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند. برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله ی کورش بزرگ به بابل بازمیگردد.همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شده است، اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.
نوروز در زمان هخامنشیان
نگاره ای ازمراسم پیشکش هدایا به پادشاه ایران در تخت جمشید باقی مانده است. برخی از پژوهشگران، این مراسم را باز تاب تاریخی نوروز در سنگ نگاره ها میدانند.کوروش دوم، بنیانگذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار میشد. البته در سنگ نوشتههای بهجا مانده از دوران هخامنشیان، بهطور مستقیم اشارهای به برگزاری نوروز نشده است اما بررسی ها بر روی این سنگنوشتهها نشان میدهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشنهای نوروز آشنا بودهاند.
نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان
در زمان اشکانیان و ساسانیان جشنهای متعددی در طول یک سال برگزار میشد که مهم ترین آنها نوروز و مهرگان بوده است. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول میکشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه پنج روز بود و از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته میشد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا میشد. شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سالهای کبیسه رعایت نمیشدهاست. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل)عقب میماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و به فصل های گوناگون سال منتقل می شد. اردشیر بابکان، بنیان گذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسد. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد. در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا میکردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را میکاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمیکردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر می شد،اعتقاد داشتند در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند که خود نمادی از پاکی و برکت بود.
نوروز پس از اسلام
از برگزاری آیینهای نوروز در زمان امویان نشانهای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر میرسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میکردهاند؛اما با روی کار آمدن سلسلههای سامانیان و آل بویه که ازنژاد ایرانی بودند ، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد. در دوران سلجوقیان، به دستور جلالالدین ملکشاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشماری ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که هر چهار سال یک بار، تعداد روزهای سال را (بهجای ۳۶۵ روز)، برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند.صفویه که حکومتی مذهبی به شمار می آمد به نوروزرنگی مذهبی بخشید و آن را برگزار میکرد. در سال ۱۵۹۷ میلادی، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود. نوروز در دوران معاصر
در دنیای امروز به خاطر پیش رفت صنعت وگسترش روز افزون شبکه اینترنت ومساله خود باختگی نسل جوان توجه به سنت های اصیل و بومی می تواند جامعه را در برابر انواع تهاجم های فرهنگی حفظ کند؛بنابراین نوروز بهعنوان یک میراث فرهنگی به جا مانده از گدشته در دوران معاصر باید مورد توجه قراربگیرد به خصوص که با آموزه های مدهبی اسلام نیزهم خوانی دارد.